زمینه و هدف: امروزه سواد سلامت مفهومی است که میتواند به طور گسترده توسط مدارس مورد استقبال قرار گیرد. مدارس در سراسر جهان همراه با تعهدات آموزشی خود به دستیابی به اهداف سلامت عمومی کمک میکنند. در این میان، ارتباط «هنر و سلامت» به عنوان «هنر در سلامت»، «هنر برای سلامت»، «هنرـ سلامت»، «هنر و ارتقاء سلامت» و «سلامت در هنر» نیز شناخته میشود، که وسیلهای برای ارتقا، حفظ و بهبود سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و کاهش نابرابریهای سلامت است.این مقاله سعی دارد به بررسی نقش هنرهای بصری در ارتقاء سواد سلامت دانشآموزان با رویکرد راهبردهای تفکر بصری بپردازد. جامعه آماریکتابهای فارسی دوره ابتدایی است که بعد از یک بررسی اولیه از میان کتابهای درسی این دوره بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، ارتباط بین هنرهای بصری و سواد سلامت دانشآموزان شناسایی میشود و نشان میدهیم چگونه این پیوندها میتوانند در سطح مدرسه عمل کنند. همچنین عواملی که به غیر از کتاب درسی، مدارس را مؤثر میسازند و یادگیری را برای دانشآموزان تسهیل میکنند، شناسایی شد. روش: این مطالعه با روش توصیفیـ تحلیلی و مبتنی بر رویکرد راهبردهای تفکر بصری صورت گرفته است. تا به اصلیترین سؤال مقاله پاسخ داده شود: «نقش هنرهای بصری در ارتقاء سواد سلامت دانشآموزان چگونه است؟» یافتهها: یافتهها نشان میدهد، میزان استفاده از هنرهای بصری در فرهنگسازی ارتقاء سواد سلامت تلفیقی است، یعنی سعی شده اهداف سلامت در کنار دیگر اهداف درس قرار گرفته شود و محتوای کتابهای فارسی هم به تبع اهداف دارای مضامین هنر و سلامت شده است. نتیجهگیری: بر اساس «راهبردهای تفکر بصری» این نتیجه حاصل شده است که ارتباط بسیار نزدیکی بین هنرهای بصری و عوامل توانمندکننده لازم برای دستیابی به ارتقاء سواد سلامتِ دانشآموزان وجود دارد. هنرهای بصری میتوانند با تسهیل درگیری عمیقتر با خود و دیگران و همچنین با حمایت از فرایند درک زمینه، همافزایی را افزایش دهد و ابزاری همهکاره برای بهبود ارتقاء سواد سلامت، دسترسی و منافع برای جمعیت عمومی و گروههای اولویتدار بهویژه دانشآموزان هستند.