فوقتخصص ریه، مرکز تحقیقات آسیبهای شیمیایی، دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج)، mghaneister@gmail.com
چکیده: (1248 مشاهده)
زمینه و هدف: در پزشکی امروز معنای ظاهری و اولیه برای «مرگ» در انسان یا موجود زنده، توقف فعالیت طبیعی یا فیزیولوژیک برای همیشه است. در علوم پایه پزشکی برای کلمه «مرگ» میتوان اپوپتوزیس را یافت. روش: این مطالعه با استفاده از مروربرخی مستندات وتحلیل شواهد صورت گرفته است. یافتهها: فرمان موت در کلیه مخلوقات در زمان خلقتشان در درون آنها نهادینه شده است و این دو مخلوق یعنی موت و حیات کار خود را از ابتدا با هم آغاز میکنند ولی فرامین موت در پایان کار بیشتر فعال است و فرامین حیات در ابتدای امر فعالیت بیشتری دارد. اگر همه چیز به روال طبیعی پیش رود با اجل مسمی روبهرو خواهیم شد و اگر عواملی مرگ را تسریع کنند با اجل معلق روبرو خواهیم شد. رشد علمی انسان میتواند به انسان قدرتی ببخشد که عوامل تسریعکننده موت را به حداقل برساند و تنها رقم زننده اجل مسمی باشد. در حقیقت آنچه موجب تسریع در مرگ ما میشود به دست خود ما و ناشی از جهل ما است. مشکلات ناشی از عدم تعادل در موت و حیات نظیر تقسیم بیش ازاندازه سلولها و کاهش آپوپتوز سلولها میتواند مرگ برنامهریزی سلولی را از برنامهریزی خارج کند. در مراحل مختلف تشکیل جنین شاهد هستیم که موت و حیات دریک تعادل مدیریت شده، برنامه تشکیل یک بدن سالم را پیش میبرند. بنابراین، برنامه مرگ برخی از سلولها به موازات حیات بخشیدن به سایر سلولها باید از قبل نوشته شده باشد. لذا موت باید قبل از حیات طراحی شده باشد تا بتواند قبل از شکلگیری سلولهای زنده عمل خود را انجام دهد. نتیجهگیری:آنچه بیان شد تعبیری از موت و حیات در سطح طبیعت است.تغییر رویکرد از مواد شیمیایی به مواد زیستی در حال انجام است زیرا نوعی تخریبپذیری بدون عارضه در تولیدات زیستی نهفته است. لذا طراحی مرگ در زمان تولید یک محصول برخاسته از حکمت است و وقتی معتقدیم که خداوند حکیم مطلق است میتوان عالیترین مظاهر این طراحی را در خلقت خداوند مشاهده کرد.
Ghanei M, Latifi S. A Comparative Theory of the Precedence of Death Over Life in Terms of Medicine and an Interpretation of the Holy Quran. Iran J Cult Health Promot 2021; 5 (2) :247-254 URL: http://ijhp.ir/article-1-432-fa.html
قانعی مصطفی، لطیفی سعیده. نظریه تطبیقی تقدم موت بر حیات از منظر پزشکی و برداشتی از قرآن کریم. نشريه فرهنگ و ارتقاء سلامت. 1400; 5 (2) :247-254