دکتر حانیهسادات سجادی، دکتر هیوا میرزایی، دکتر نرگس تبریزچی، دکتر رضا دهنویه، دکتر حسن جولایی، دکتر سیدرضا مجدزاده،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: نقش تعیینکننده سیاستهای کلی سلامت در تعیین جهت حرکت نظام سلامت از یک سو و لزوم بررسی میزان تحقق اهداف مندرج در سیاستهای کلی سلامت از سویی دیگر، ارزیابی این سیاستها را جهت مشخص کردن مقدار پیشرفت و آگاهی از قوتها و کمبودها ضروری میسازد. هدف از مقاله حاضر، ارائه الگوی (شاخصمحور) ارزیابی سیاستهای کلی سلامت کشور ایران بود.
روش کار: مطالعه کیفی حاضر در سال ۱۳۹۷ برای شناسایی شاخصهای مناسب رصد کلان سیاستهای کلی سلامت انجام شد. برای این کار ابتدا فهرستی از شاخصهای مناسب ارزیابی با استفاده از مرور مستندات و متون موجود شناسایی شد. سپس با توجه به معیارهای انتخاب، این فهرست محدود شد. فهرست تلخیصشده شاخصها در نهایت با جمعآوری نظرات خبرگان نهایی شد.
یافتهها: از مجموع ۳۴۵ شاخص شناساییشده در مرحله مرور گزارشهای موجود، پس از حذف موارد تکراری، تعداد ۶۵ شاخص با توجه به معیارهای انتخاب، گزینش شدند. پس از جمعآوری نظرات گروههای تخصصی مرتبط با محتوای هر بند سیاست و اعمال اصلاحات لازم، ۵۷ شاخص جهت ارزیابی کمی پیشرفت سیاستهای کلی سلامت به تفکیک هر بند پیشنهاد شد. در پایان با انتخاب اصلحترین شاخص نهایی، ۱۳ شاخص برای ارزیابی کمی کل سیاستها به صورت یک مجموعه ارائه شد.
نتیجهگیری: الگوی شاخصمحور پیشنهادی میتواند به عنوان یک ابزار کاربردی مناسب برای نشان دادن روند پیشرفت یا پسرفت اهداف مندرج در سیاستها استفاده شود. این الگو اگرچه کاستیهایی در شاخصهای پیشنهادی و روشهای ارزیابی دارد و برای تبدیل شدن به یک نمونه جامع باید بخشهای مختلف آن تکمیل شود، ولی به نظر میآید نقطه مناسبی برای شروع باشد. زیرا با وجود تعیین مداخلات مهم تقویت نظام سلامت در سیاستهای کلی سلامت، شواهدی از انجام شدن و یا نشدن این مداخلات و یا درست بودن و نبودن راهبردهای اعلامشده در اختیار نیست.
دکتر غلامرضا محبیان، دکتر سیدابراهیم موسوی، دکتر Jamshid میرزایی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مسائل مهمی کـه عـلاوه بـر بعـد فـردی، دارای ابعاد گستردهای در زمینههای اجتماعی، حکومتی، امنیتی و رسانهای است، بحران ناشی از همهگیری ویروس کرونا است که در این میان، رسالت دولت از اهمیت ویژهای برخوردار است. این پژوهش به دنبال آن است که با بررسی مبانی مختلف فلسفی و مستندات قانونی مسئولیت مدنی دولت، مبنایی مناسب در برابر خسارات ناشی از ویروس کرونا ارائه دهد.
روش: این تحقیق از نوع نظری بوده، روش تحقیق بهصورت توصیفی تحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و با مراجعه به کتابها و مقالات صورت گرفته است.
یافتهها: نظریاتی همچون «مصلحت عمومی»، «تضمین حق»، «تضمین مشروعیت»، «تعهدات بیمهای» و «تکافل اجتماعی» مهمترین مبانی فلسفی دولت را تشکیل میدهند؛ ضمن آن که مستندات قانونی مسئولیت مدنی دولت در مواجهه با بحران کرونا نیز بر قانون اساسی، قوانین عادی، قوانین ستاد ملی مبارزه با کرونا و قوانین بینالمللی استوار است. در خصوص این نوع از خسارات، چارهای جز متوسلشدن به مبانی فلسفی که به حقوق عمومی و عدالت توزیعی ختم میشوند، نخواهیم داشت.
نتیجهگیری: از اهم نتایج این پژوهش، توجه به راهکارهای جدید در زمینه خسارات غیرقابلاجتناب مانند خسارات ناشی از وقوع بلایای طبیعی از قبیل کرونا است. در این راستا، صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی کشور، جزء یکی از نیازهای مهم و الزامی است.