مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، گروه سلامت اجتماعی؛ فرهنگستان علوم پزشکی
چکیده: (1359 مشاهده)
زمینه و هدف: این مقاله، پژوهشی است در حوزه اختلال اجتماعی، و در صدد است به این پرسش پاسخ دهد که آیا به کارگرفتن مفهوم فروپاشی اجتماعی برای توصیف جامعه ایران که با انواع مختلفی از آسیبهای اجتماعی روبهروست، موضوعیت دارد و یا ضرورت دارد که از واژگان دیگری استفاده کنیم؟ این وضعیت را چگونه باید تبیین کرد؟ روش: این مطالعه پژوهشی نظری ـ تحلیلی است که دادههای مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانهای بهدست آمده است. یافتهها: بنا به نتایج این مقاله، صرف نظر از این که خود مفهوم فروپاشی اجتماعی اساساً مفهومی غیردقیق و غیرعلمی است، استفاده از این مفهوم برای جامعه ایران مطلوب نیست و اصطلاح دقیق توضیح دهنده وضعیت موجود، اختلال اجتماعی است که متأسفانه در همه حوزههای جامعه شاهد آن هستیم. این وضعیت نیز عموماً ناشی از نگرش بیش از حد ایدئولوژیک به فرهنگ و جامعه، سیاستهای یکسانساز فرهنگی، دوگانگیهای نهادی، لیبرالیستی شدن حوزه اقتصاد و ناهمخوانی آن با منطق سایر حوزههای اجتماعی است. البته در بروز این وضعیت نباید از نقش عوامل بیرونی که خود را در چند دهه گذشته در قالب انواع تحریمها نشان داده است، غافل بود. نتیجهگیری: فائق آمدن بر اختلالهای اجتماعی و ایجاد تعادل در نظام اجتماعی نیازمند اقدامهایی در سطح کلان و حوزههای سیاستگذاری کلان است.